بررسی استراتژی مطلوب مدیریت بحران در مخاطرات محیطی با تاکید بر شاخص های تاب آوری در روستا – شهرها
دکتر حسن افراخته
استاد دانشگاه خوارزمی
محمد قاسمی
دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی
چکیده
مخاطرات محیطی به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه ی پایدار جوامع انسانی به شمار می رود. شناخت شیوه های نیل به پایداری، به وسیله ی الگوهای مختلف کاهش آسیب پذیری در برنامه ریزی و مدیریت سوانح وارد شده است و جایگاهی مناسب در سیاست گذاریهای ملی هر کشور یافته است تا شرایط مطلوبی را برای کاهش کارآمد و مؤثرتر خطرات در سطوح مختلف مدیریت مخاطرات ایجاد نماید. مدیریت بحران تلاش دارد که اولاً از وقوع حوادث پیشگیری کند، ثانیاً در صورت وقوع به مقابله با آن برود و ثالثاً پس از فروکش کردن بحران برای بازسازی آن تلاش کند. این مقاله بر آن است تا قبل از آنکه هرگونه برنامه ریزی برای ارائه مدل و الگویی در مدیریت بحران و مقابله با بلایای طبیعی و مخاطرات محیطی در روستا – شهرها ارائه گردد، الگوی مناسبی را برای مشارکت شهروندان در مدیریت بحران ارائه نماید. تا ضمن آنکه تاب آوری جوامع را بعد از بلایا و مخاطرات محیطی تقویت نموده، رسیدن به پایداری و توسعه پایدار جوامع را نیز تسریع نماید. بنابراین مساله اصلی پژوهش این است که "کدام استراتژی، رویکرد نظری در مدیریت بحران برای ارتقای جوامع تاب آور در مخاطرات محیطی مناسب است؟. مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه عمیق) به دنبال پاسخ به سوال تحقیق می باشد و ضمن بررسی الگوهای موجود در مدیریت بحران، الگوی مشارکتی مدیریت بحران را در راستای تقویت شاخص های تاب آوری را مورد سنجش و آزمون قرار می دهد. نتایج نشان می دهد که رویکرد اجتماع محور نسبت به دیگر رویکردها در تقویت شاخص های تاب آوری موفق تر بوده است و بسیاری از آسیب های ناشی از مخاطرات را در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی، کالبدی و نهادی کاهش داده است.
کلمات کلیدی: مدیریت بحران، مخاطرات محیطی، توسعه پایدار، روستا- شهرها، تاب آوری
چکیده
امروزه شهرهای میانی (شهرهای با جمعیت بین 25 تا 250 هزار نفر) را میتوان به عنوان یکی از نهادهای موثر و ویژه در توسعه ی اقتصادی کشورها قلمداد نمود. شهرهای میانی از ظرفیت نهفته و آشکار زیادی، برای جذب گردشگر برخوردار بوده و به دلیل وجود مزایای بسیاری مانند محل اقامت، غذا، تفریح، حمل ونقل، تسهیلات تجاری در کنار زیباییهای طبیعی و دوری از الودگیهای زیست محیطی (صوت ،هوا و..) که در این شهرها وجود دارد میتوانند زمینهساز مناسبی برای گردشگری و جذب گردشگر باشند. از مزایا و منافع گردشگری شهری در این شهرها میتوان به مواردی از قبیل معرفی کالاها و خدمات محلی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و بهبود استانداردهای زندگی، بهبود زیرساختهای اصلی، نوسازی مراکز تاریخی اشاره کرد.
در این مقاله ضمن بررسی انواع گردشگری، مزایا و منافع توسعه گردشگری در شهرهای میانی ، به تحلیل گردشگری شهری به عنوان یکی از انواع پویای گردشگری و عامل موثر بر عملکرد اقتصادی شهر پرداخته شده و سپس با ارائه یک مدل مفهومی اولیه، چگونگی تاثیر گردشگری شهری بر اقتصاد شهری تشریح شده و پس از آن محصولات و خدمات قابل ارائه در جذب بیشتر گردشگری شهری، استخراج می شود.
کلمات کلیدی: شهرهای میانی، کلان شهرها ، گردشگری، اقتصاد شهر،
چکیده بافتهای فرسوده به دو دسته کلی، دارای ارزش و فاقد ارزش تقسیم میشوند. رویکردهای جدید مرمتی سعی در تکیه بر میراث موجود در بافتهای فرسوده دارای ارزش و تلفیق اقتصاد و فرهنگ و احیای پایدار بافتهای تاریخی از طریق تعیین نقش آنها در سازمان فضایی شهر دارد. یکی از رویکردهای مطرح در این زمینه رویکرد گردشگری در برنامهریزی شهری است. امروزه این رویکرد به عنوان نوعی جدید از انواع گردشگری، موضوع مهمی در توسعه و دگرگونی شهرها در جهان محسوب می شود. از طرف دیگر وجود گستره ای وسیع و فراگیر از بافت های ناکارآمد و مساله دار در شهرها یکی از مهمترین مشکلات پیش روی مدیریت شهری است که در ابعاد متنوع کالبدی و عملکردی، محیط زیستی، اجتماعی و.... نمود یافته و به عنوان یکی از تازه ترین دستاوردها در عرصه نظریات شهرسازی تحت عنوان "گردشگری شهری پایدار" در رابطه با مقوله نوسازی و احیا بافت های فرسوده معرفی شده است. بر این اساس مقاله حاضر ضمن بررسی انواع بافتهای فرسوده، بافتهای دارای ارزش فرهنگی را معرفی نموده و به روش مداخله در این گونه بافتها برای جذب گردشگران می پردازد . هدف اصلی مقاله ارائه راهکار در خصوص تجدید حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بافت های قدیمی ، فرسوده و نامناسب شهری و دستیابی به توسعه شهری پایدار و مشارکتی و اعتلا هویت ارزشهای فرهنگی ،اجتماعی و معماری ایرانی –اسلامی و ارتقا کیفیت محیط زندگی شهروندان برای جذب گردشگران می باشد. کلمات کلیدی: بافت فرسوده. گردشگری شهری، توسعه پایدار، نوسازی و بهسازی
(چکیده فوق برای همایش ملی توسعه گردشگری مشهد ارسال شده است و اصل مقاله در حال تدوین است)
نتیجهگیری
تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد میباشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها میتوان به اوقات سال، موقیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگیهای جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. بر اساس اطلاعت کسب شده از روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، زبالهها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیهخانهها تولید و وارد محیط میشوند. بخش عمده تولید زباله در روستاهای شیراز مربوط به زبالههای خانگی است که عمدتاً شامل پسماندهها و باقیمانده مواد غذایی با 58 درصد میباشد. بیشترین آشغال تولید شده توسط خانوارهای روستایی شهرستان شیراز به کاغذ- پارچه با 63 درصد اختصاص دارد. از منابع دیگر تولید زباله در مناطق روستایی شیراز زباله بازاری یا تجاری میباشد که سبزیجات با 69 درصد عمدهترین بخش آن را تشکیل میدهد و در انتها زباله خیابانی که نوع دیگری از منابع تولید زباله در روستاها است مدفوع حیوانات با 42 درصد بیشترین منبع تولید این قسمت میباشد. مهمترین منبع تولید زباله در روستاهای شهرستان زابل همانند شیراز به زباله خانگی اختصاص دارد با این تفاوت که، بیشترین مقدار تولید زباله خانگی روستاهای زابل به کاغذ با 38 درصد اختصاص دارد که در روستاهای شیراز این مهم به مواد غذایی اختصاص یافته بود. بیشترین آشغال تولید شده روستاییان زابل مربوط به گرد و خاک با 64 درصد بوده که از دلایل مهم این میزان بر خلاف روستاهای شیراز، قرارگیری این ناحیه در منطقه بیابانی و خاکی بودن این روستاها میباشد. بنابر دادههای کسبشده بیشترین زباله تجاری در روستاهای زابل به سبزیجات (58 درصد) همانند روستاهای شیراز بوده است و در نهایت، عمدهترین منبع تولید زباله خیابانی (مناطق باز) در روستاهای زابل کاغذ با 54 درصد میباشد. در روستاهای مورد مطالعه هر دو منطقه، منابع تولید زباله با اندکی تفاوت که آن نیز به دلایل شرایطی محیطی و جغرافیایی ایجاد گردیده همانند یکدیگر میباشند. عمدهترین بخش تشکیلدهنده ترکیبات فیزیکی زبالههای تولید شده، مربوط به سبزیجات در هر دو منطقه بوده که این مقدار (بهطور متوسط 52 درصد در شیراز) و (بهطور متوسط 5/44 درصد در زابل) بوده است، در این ارتباط کمترین مقدار تشکیلدهنده زباله تولیدی در روستاهای شیراز مربوط به خاکستر تولید شده از آتش ( به طور متوسط 2 درصد) و در روستاهای زابل شیشه بطور متوسط 5/1 درصد میباشد، از دلایل وجود این تفاوت در این دو ناحیه میتوان به نزدیک بودن شیراز به پایتخت و وضعیت اقتصادی مردم اشاره نمود. در روستاهای مورد مطالعه در شیراز ، جمعآوری زباله فقط هفتهای یک مرتبه صورت میگیرد (این مهم در روستاهای زابل در برخی موارد بر اساس گفتههای اهالی روستاها اصلاً جمعآوری نمیگردد)، این نکته زمانی حادتر جلوه میکند که بدانیم 80 درصد زباله روستائیان در فصل تابستان (برابر با 80 درصد زباله تولیدی در یک سال) تولید میشود. نکته دیگر این که میزان زباله تولیدی خانوارهای روستایی در اکثر روستاها در یک شبانه روز برابر با 3-2 کیلوگرم میباشد که در نوع خود رقم قابلتوجهی میباشد. هر چه فاصله روستاها از شهر بیشتر میگردد بر میزان زباله تولیدی نیز افزوده میشود بهطور مثال، بیشرین زباله تولیدی را دو روستای بیدزرد و ظفرآباد دارند که فواصل آنها از شهر شیراز به ترتیب 20 و 17 کیلومتر میباشد و کمترین مقدار زباله تولیدی نیز مربوط به روستای علیآباد است که فاصله این روستا از شهر شیراز 6 کیلومتر میباشد. این موارد در روستاهای زابل نیز وجود دارد بدین صورت که، روستای توتی که در فاصله 30 کیلومتری از زابل قرار دارد 39 درصد از ساکنین آن روزانه بین 3- 5 کیلوگرم زباله تولید میکنند و روستای ژالهای که نزدیکترین روستا به زابل میباشد 34 درصد از اهالی روستا روزانه بین 2- 3 کیلوگرم زباله تولید مینمایند. روشن میگردد که، بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر رابطه معناداری وجود دارد. اینگونه جمعآوری زباله (یک مرتبه در هفته در شیراز و عدم جمع آوری آن در روستاهای زابل) و با توجه به میزان بالای تولید زباله در روستاها باعث میشود که روستائیان مواد زائد را در سطح روستا رها کنند یا زباله در محل سکونت انباشته شود و زبالههای انباشته شده توسط حیوانات در سطح محیط پخش گردد و در نتیجه، این عوامل باعث ایجاد بیماری و غیربهداشتی شدن محیط روستا میشوند. در اکثر روستاهای مورد مطالعه بهویژه روستاهای زابل، روش مشخصی برای مدیریت زباله و نظافت روستایی وجود ندارد و معمولاً، مواد زائد در اطراف مراکز مسکونی رها میگردند. در این روستاها، این مواد بهوسیله عواملی از قبیل کودکان، باد، آب و حیوانات به محیط زندگی باز میگردند. در روستاهای مورد مطالعه مشکلات زیادی در امر مدیریت مواد جامد وجود دارد که برای حل این مشکلات شناخته شده (مانند: جمعآوری زباله در هفتهای یکبار، رهاشدن زباله در سطح روستا، عدم بازیافت زباله، حمل و نقل غیر اصولی زباله، نزدیکی مکان دفع زباله در نزدیکی روستا و...) معمولاً کارکردهای مختلف را به صورت ترکیبی در نظر میگیرند. از این رو در اکثر مناطق (شهری و روستایی) برای مدیریت زباله از چهار اصل تولید، انبار موقت، جمع آوری و دفع استفاده میکنند. مراحل موجود درمدیریت مواد زائد در روستاهایی به صورت صحیح انجام میگیرد که نسبت به شهر در تعامل بیشتر باشند. با توجه به مطالب ذکر شده و مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمعآوری و حمل و نقل هزینه میشود و در زمینههای تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمیپذیرد که این موارد در روستاهای زابل حادتر میباشد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه میباشد. با توجه به حجم بالای تولید زباله در روستاها و عدم ارتباط متقابل بین عناصر موظف در سیستم مدیریت که از منبع تولید زباله تا دفع زباله رابطه متقابل وجود ندارد میتوان نتیجه گرفت که مدیریتی برای مواد زائد جامد در مناطق روستایی مورد مطالعه تعریف نشده است.
بخش دوم مقاله سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز که بدون هیچ دخل و تصرفی منشر می شود (قسمت دوم)
سابقه تحقیق
مدیریت پسماند در دوره جدید، بهدلیل تغییراتی که در الگو و شیوه زندگی افراد و بهویژه روستاییان حاصل شده، اهمیت قابل توجهی پیدا کرده است، بهطوری که حتی در محیطهای روستایی، با وجود تفاوتهایی که این مناطق، بهلحاظ شیوه زندگی با محیطهای شهری دارند، به عنوان امری مهم مطرح و تلقی میگردند.
حرکت و فعالیت، همانگونه که لازمه حیات میباشند، عوارضی از خود برجای میگذارند که گاهی اوقات مطلوب نیستند و انسان برای ادامه حیات خود، ناگزیر باید آن عوارض را به گونهای حذف و یا تعدیل نماید. از اینرو نظافت محیط و بهویژه محیط روستاها ، شرط لازم برای ادامه حیات میباشد (سعید نیا، 1378).
توجه به دفع پسماند و نظافت محیط، سابقهای دیرینه دارند. در سال 1750 میلادی، نیاز به سیستمهای جدید جمعآوری و دفع پسماند جامد، استفاده از بارکش حمل زباله را رایج ساخت و با افزایش اقدامات بهداشتی در سطح شهرها، به مدیریت پسماند به عنوان یکی از ارکان بهداشت جامعه بهای بیشتری داده شد (عمرانی، 1373). در مجموع شروع مدیریت پسماند، به زمان های باستان و به استفاده دوباره از مدفوع انسان در کشاورزی بر می گردد. مدیریت مواد به روش روشنفکرانه امروزی، در آمریکا از دهه 1940 و در انگلستان از دهه 1930 شروع گردید (گلوس و همکاران، 1381).
در ایران، مدیریت پسماند و پاکیزگی در مناطق شهری، به شهرداریها و در مناطق روستایی، به دهداریها واگذار شده است. بدون تردید مدیریت پسماند، بهخصوص در قالب جمعآوری زباله و خارجساختن آن از محیط زندگی، در مناطق شهری در مقایسه با مناطق روستایی سابقه طولانیتری دارد. این سابقه در ایران، به تصویب قانون بلدیه در سال 1325 باز میگردد که بر اساس این قانون، نظافت شهری بهعهده بلدیه گذاشته شد، سپس بر اساس قانون شهرداری، مصوب سال 1334، این وظیفه به شهرداری هر شهر واگذار گردید. درارتباط با روستاها، در بند 6 ماده 69 قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور که در اول خرداد ماه 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، از وظایف دهیار، مراقبت در اجرای مقررات بهداشتی، حفظ نظافت و ایجاد زمینه مناسب برای تأمین بهداشت محیط ذکر شده است و در اساسنامه تشکیلات و سازمان دهیاریها، مصوب بهمن ماه 1380، بهبود وضع زیستمحیطی روستا و حفظ بهداشت و پاکیزگی، بهعنوان وظایف دهیار تعریف گردیده شده است. مدیریت پسماند با توجه به اهمیتی که در خصوص بهداشت عمومی و بهداشت محیط زیست دارد، مجموعهای است که با زمینه ها و عناصر مختلف مربوط به فرآیند تولید، جمعآوری، حمل و نقل و دفع پسماند ارتباط پیدا میکند.
فرضیهها و سؤالات پژوهش
براساس هدف و مسئله پژوهش و با استناد به اهمیت موضوع تحقیق، سؤالات و فرضیات بدین صورت مطرح میگردند:
1-
با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی آیا نظام مدیریتی برای این مهم تعریف شده است؟2- آیا تغییرات مکان و فاصله روستاها از شهر بر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زبالهها تأثیرگذار میباشد؟
· به نظر میرسد با توجه به حساسیت محیط روستا و همچنین حجم بالای تولید زباله توسط خانوارهای روستایی نظام مدیریتی برای آن تعریف نشده است.
· به نظر میرسد با تغییرات مکان و فاصله از شهر ترکیبات، میزان و نحوه مدیریت دفع زبالههای تولیدی در روستاها نیز تغییر میکند.
مواد و روشها
شهرستان شیراز در عرض جغرافیایی 36 درجه و 29 دقیقه شمالی و در طول 33 درجه و 52 دقیقه شرقی قرار دارد و ارتفاع آن بیش از 1500 متر از سطح دریا با وسعتی معادل 8/10688 کیلومتر مربع در مرکز استان فارس میباشد (www.fars.ir). جمعیت این شهرستان بالغ بر 1711186 میلیون نفر است که از این تعداد 877849 نفر را مرد و 833337 نفر را زن تشکیل میدهد. از تعداد جمعیت شهرستان شیراز 1324055 (336447 خانوار) نفر ساکن در نقاط شهری، 386582 (91115 خانوار) نفر ساکن در نقاط روستایی که از این تعداد 203727 نفر مرد و 182855 نفر را زن و 549 نفر نیز غیرساکن میباشند که برابر با 112 خانوار میباشد (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). شهرستان شیراز دارای 6 بخش، 5 شهر، 21 دهستان، 512 آبادی دارای سکنه و 294 آبادی خالی از سکنه میباشد (www.aftab.ir). کلیه روستاهای شیراز در حد فاصل طول جغرافیایی 52 درجه و 30 دقیقه تا 54 درجه و عرض جغرافیایی 29 درجه تا 30 درجه واقع شدهاند (فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، 1362، 191).
شهرستان زابل با وسعتی معادل 15197 کیلومتر مربع (1/8 درصد استان) در موقعیت جغرافیایی بین 30 درجه و 7 دقیقه الی31 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی و 59 درجه و 58 دقیقه الی 61 درجه و 50 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است. این شهرستان از نظر موقعیت جغرافیایی در منتهیالیه شمالی استان سیستان و بلوچستان واقع گردیده و از شمال با استان خراسان جنوبی، از غرب با استان کرمان، از جنوب با شهرستان زاهدان و از شرق با کشور افغانستان همجوار است. جمعیت شهرستان زابل برابر با 329317 نفر بوده، که از این تعداد 137947 نفر در مناطق شهری و 237097 نفر در مناطق روستایی ساکن میباشند (سرشماری عمومی نفوس و مسکن، 1385). این شهرستان دارای 6 مرکز شهری، 5 بخش، 17 دهستان و 885 آبادی دارای سکنه میباشد (سالنامه آماری استان سیستان و بلوچستان، 1385). شهرستان زابل در فاصله 210 کیلومتری شهر زاهدان و در انتهای جاده ارتباطی زابل-زاهدان واقع گردیده است. این جاده مهمترین راه ارتباطی کانونهای جمعیتی منطقه اطراف زابل با مرکز استان و سایر مناطق و استانهای کشور میباشد.
این مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد که در سال 1388 در پنج روستا واقع در شهرستان شیراز و پنج روستا در زابل صورت پذیرفت. محتوی علمی مطالب به صورت مطالعه کتابخانهای از منابع موجود در دسترس، کتب، سایتهای اینترنتی و از ارگانهای مربوطه تهیه شده است. در این پژوهش گزینش روستاها بطور تصادفی و در فواصل مختلف نسبت به شهر شیراز و زابل انتخاب گردیدند. در مطالعات میدانی این پژوهش ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه بود که از روش مصاحبه برای پر کردن آنها استفاده شده است.
روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه با ساکنین در روستاها و برای مطلع شدن از منابع تولید زباله در این که براین اساس در مجموع 100 پرسشنامه تهیه گردید که برای هر روستا 10 عدد پرسشنامه طراحی روستاها و همچنین نحوه دفع آنها نیاز به طراحی تعدادی پرسشنامه بود که این مهم صورت پذیرفت و بدین ترتیب در هر ده روستا منتخب تعدادی پرسشنامه توزیع گردید. توزیع پرسشنامهها بر اساس حجم نمونهای به میزان 10درصد تعداد خانوارهای ساکن در روستا بود شد، سپس برای تجزیه و تحلیل دادههای کسب شده از نرم افزار آماری SPSS استفاده گردید. علاوه بر آن، تعیین ترکیبات زبالههای خانوارهای هر کدام از روستاها نیز به صورت میدانی بهدست آمده است. برای دستیابی به اهداف مطالعه و براساس سؤالها و فرضیات تحقیق سؤالات پرسشنامه طراحی شد. برای سنجش امکانات بهداشتی روستاها جداولی گردآوری شده که ما را با شرایط بهداشتی روستاهای مورد مطالعه آگاه میسازد (در جدول عدد 1 به معنای وجود امکانات و عدد 2 به معنای عدم وجود امکانات می باشد).
بعلت تعدد جداول و طولانی بودن متن قسمت بعدی بزودی در وبلاگ قرار خواهد گرفت
مقاله حاضر را یکی از خوانندگان محترم وبلاگ بنام سرکار خانم فاطمه اسیری دانشجوی رشته جغرافیا از شیراز برای انتشار ارسال نموده است که بدون هیچ دخل و تصرفی در دو قسمت منشر می شود (قسمت اول)
چکیده
مهمترین نقش بهداشت، تأمین سلامت جسمی و روانی افراد جامعه میباشد. تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به هم پیوسته در یک مکان، زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در سنوات گذشته میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب میکند که زبالههای تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی انسانها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود. از این رو و با توجه به این نکته که، امروزه به مسئله زباله نسبت به دیگر مخاطرات زیستمحیطی از جمله آلودگی آب و هوا کمتر پرداخته شده است در این مقاله به بررسی و تحلیل مهمترین منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع و مدیریت آن در منطقه میپردازیم. هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستانهای شیراز و زابل میباشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه و بهدست آوردن دادهها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS در ده روستا در بخش مرکزی از شهرستانهای شیراز و زابل که به طور تصادفی با فواصل مختلف نسبت به شهرهای شیراز و زابل قرار داشتند صورت پذیرفت. یافتهها نشان میدهد که در تفکیک فیزیکی زباله خانگی در روستاهای شیراز مواد غذایی 58 درصد، کاغذ و کارتن 6 درصد، شیشه 4 درصد و پلاستیک 22 درصد آن را تشکیل میدهد. همچنین بیشترین آشغال تولید شده در روستاهای شیراز مربوط به کاغذ و منسوجات با 63 درصد، بیشترین زباله خیابانی مربوط به مدفوع حیوانات با 42 درصد و بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 69 درصد بوده است، در مقایسه با روستاهای زابل؛ بیشترین قسمت زباله خانگی روستاهای زابل را کاغذ با 38 درصد، عمدهترین منبع تولید آشغال؛ گرد و خاک با 64 درصد، بیشترین زباله بازاری مربوط به سبزیجات با 58 درصد و قسمت عمده زباله خیابانی را نیز کاغذ با 54 درصد تشکیل میدهد. براساس یافتههای پژوهش بین میزان تولید زباله و فاصله روستاها از شهر شیراز و زابل و همچنین بین ترکیبات زبالهها و نحوه دفع آنها و فاصله از شهر رابطه معناداری وجود دارد. با توجه به مطالعات صورت گرفته، در حال حاضر در مدیریت مواد زائد در سطح روستاهای مورد مطالعه، قسمت اعظم منابع مالی و انسانی برای جمعآوری و حمل و نقل هزینه میشود و در زمینههای تولید، نگهداری، بازیافت و دفع، کاری صورت نمیپذیرد. این عدم تعادل، بهترین دلیل سوء مدیریت در امر مواد زائد در روستاهای مورد مطالعه میباشد.
واژگان کلیدی: بهداشت محیط، تولید زباله، روستا، نحوه دفع زباله، شیراز، زابل.
مقدمه
بین بهداشت و توسعه، رابطه متقابل و تنگاتنگی وجود دارد. بهداشت عمومی و نظافت محیط به عنوان یکی از شاخصهای اصلی توسعه بوده، که برای سلامتی و بهزیستی فردی و اجتماعی ضروری است (دربان آستانه، 1387، 10). امروزه توجه زیادی به اقدامات بهداشتی مربوط به زباله (تولید و نحوه دفع آن) میگردد ( اهلر و استیل، 246). تولید زباله و نحوه دفع آن از زمانی مورد توجه قرار گرفت که انسانها به صورت اجتماعات به همپیوسته در یک مکان زندگی مشترک خود را آغاز نموده و در معرض خطرات و اثرات آن قرار گرفتند. رشد سریع جمعیت، افزایش مصرف، تغییرات به وجود آمده در شیوه زیست و الگوی مصرف افراد که از ویژگیهای پیشرفت همه جانبه در طول تاریخ میباشد موجب افزایش روزافزون تولید زباله در مناطق مختلف شده است. اصول بهداشت و بهسازی محیط، در هر مکان ایجاب میکند که زبالههای تولید شده را در حداقل زمان و دور از منازل و محیط زندگی انسانها باشد و در کوتاهترین زمان ممکن نسبت به دفع اصولی و بهداشتی آن اقدام شود.
یکی از نگرانیهای جامعه ما مسئله تولید زباله است که میزان روزانه آن برای خانوارهای شهری در حدود 700 گرم و برای خانوارهای روستایی حدود 500 گرم گزارش شده است (عبدلی،1374، 801). در مناطق روستایی مخلوطی از زباله و مواد بازیافتی دفن میشوند که عوارض زیست محیطی، آلودگی خاک و آبهای زیر زمینی و هوا را به دنبال دارد و به علت عدم بازیافت مواد با ارزش و دفن آنهازیانهای اقتصادی نیز به دنبال دارد (Neal T, 1998, 59-64). ترکیب فیزیکی و شیمیایی و نیز مقدار منابع تولید زباله برحسب فصول مختلف سال، روزهای هفته، مناسبتهای ملی و مذهبی، عادات غذایی، سطح درآمد و عوامل متعدد دیگر دستخوش تغییرات قابل توجهی میگردد(عمرانی، 1373، 70-87).
مواد زائد جامد عبارتست از هر نوع ماده جامد که عرفاً زاید محسوب میشود مانند زباله، خاکروبه، خاکستر، جسد حیوانات، ضایعات مراکز شهری و روستایی، فضولات انسانی، حیوانی و . . . (بهنودی، 1380، 58). زبالهها از منابع مختلفی نظیر منابع خانگی، تجاری، شهری، صنعتی، کشاورزی، مناطق باز و تصفیهخانهها تولید و وارد محیط زیست میشوند (فتائی،1385، 1). برابر این تعاریف میتوان گفت که منابع تولید زباله در روستاها متفاوت، متنوع و متعدد میباشند، که ازعوامل مؤثر در تولید ، میزان و خصوصیات انواع زباله در روستاها میتوان به اوقات سال، موقعیت جغرافیایی، عادات مردم تولید کننده، مکان و منطقه مورد مطالعه، ویژگیهای جمعیتی، رفتار و طرز برخورد عمومی، سطح درآمد مردم و بسیاری از مسائل دیگر اشاره کرد. برایناساس منابع تولید زباله در روستاهای مورد مطالعه را میتوان بدینطریق طبقهبندی کرد: زبالهخانگی (مواد غذایی، شیشه، پلاستیک، کاغذ و ...)، زباله خیابانی (برگ، کاه، مدفوع حیوانات و ...)، آشغال (کاغذ، پارچه، کثافات، گردوخاک و ...)، زباله بازاری (سبزیجات، مواد زائد حیوانی، قطعات آهن و ...) و خاکستر (باساوانتاپا، 1382، 183- 184). با توجه به منابع گسترده تولید زباله در روستاها، برنامه اقدامات بهداشتی مربوط به زباله نمی تواند به طور رضایتبخش صورت گیرد مگر آن که نحوه و مرحله دفع آن به نحوی صورت پذیرد که باعث هیچ گونه ناراحتی و بیماری در سطح روستا نشود.
بعضی مواقع تمام عوامل وضع و تولید زباله در یک اجتماع کاملاً روشن نیست. هراجتماعی ممکن است عوامل اجتماعی – اقتصادی به خصوصی داشته باشد که بر کیفیت، ترکیب و میزان تولید زباله آن اثر بگذارد. بنابراین، برای شناخت صحیح وضع تولید زباله یک اجتماع، آن جامعه باید مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین، وضع تولید درازمدت زباله یک اجتماع نشانگر تغییرات جمعیت، خصوصیات جامعه و تغییر منبع انرژی است (شریعت پناهی، 1376، 245-246).
همانگونه که میزان زباله تولیدی در روستاها رو به افزایش میباشد بایستی برای بهداشتیتر کردن محیط برای ساکنین روشی مناسب برای دفن بهداشتی زباله اتخاذ کرد. یکی از این روشها دفن بهداشتی زوائد در زمین میباشد که از تمام روش های دیگر دفع مواد زائد کاملتر بوده و بیشتر استفاده میشود. تخمینزدهاند که بیش از 90 درصد زوائد به روش دفن بهداشتی در زمین دفع میشوند، زیرا که روش نسبتاً ارزانی است و ضمناً مواد باقیمانده از سوزاندن زباله در کوره، تولید کود از زباله و بازیابی زبالهها در انتها به زمین برای دفن احتیاج دارند (همان، 255).
تحلیل منابع تولید زباله در روستاها و نحوه دفع آن، موضوعی است که روی آن تحقیق و بررسی، کمتر از سایر موارد آلاینده محیطزیست صورت پذیرفته است؛ بهویژه در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان های شیراز و زابل که تحقیق در این مورد به نسبت سایر آلایندهها کمتر صورت گرفته است. لذا بهمنظور تعیین منابع تولید زباله و بررسی نحوه دفع آن در روستاهای شیراز و زابل، این پژوهش در ده روستا در سال 1388 صورت پذیرفت.
اهمیت پژوهش
علیرغم کوششهای فراوان دولتها و سازمانهای بینالمللی، نیازهای اولیه بهداشتی تعداد زیادی از مردم محروم دنیا هنوز برآورده نشده است. در بسیاری از کشورها کمتر از 15 درصد از مردم روستاها، به خدمات بهداشتی دسترسی دارند (1 ,1985(Djukanovic and E.P.Mach,. از جمله موارد مهم در ارائه خدمات بهداشتی، مسئله جمعآوری و حمل زباله و دفع بهداشتی آن میباشد. غیربهداشتی بودن محیط روستاهای کشور ، وجود فقر در این مناطق، عدم آگاهی از علل به وجود آمدن بیماریها از طریق زبالههای روستایی، کمبود خدمات بهداشتی مرتبط با مواد زائد تولید شده در روستا، کمبود و یا عدم وجود سیستمی جامع برای جمعآوری، حمل و دفع زباله در روستاها و ... باعث به وجود آمدن محیطی نامناسب و غیربهداشتی در روستاهای کشور شده است. از سوی دیگر، مسئله آلودگیهای موجود در کره زمین و بسیاری از ناملایمات زیست محیطی، بخشی از مشکلات ناشی از بیتوجهی است که بر زندگی ما تحمیل شده و بازتابش نیز به سوی ماست. آشنایی با نحوه تولید زباله در مناطق محروم یک کشور (روستاها) و کنترل این مواد زائد جامد نوعی مبارزه با این آشفتگیها میباشد. وجود میلیونها تن زباله در مناطق روستایی کشور و دهها هزار نوع مواد سمی و خطرناک در آنها که حاصل فعالیتهای روزمره انسان است، سبب آلودگیهای گستردهای در این محیطها شده که این مواد زائد جامد تولید شده در روستا 60 تا 90 درصد از انواع سرطانها را به طور مستقیم و غیرمستقیم را، موجب شدهاند (احمدی،1383، 4).
عدم مدیریت صحیح و مقررات صریح برای جمعآوری، دفع و بازیافت بیش از 38 هزار تن زباله در روز که تقریباً 76 درصد آن قابل تبدیل به کود بوده و هزاران تن پلاستیک ، کاغذ و کارتن را در بر دارد، اکنون به شکلی بیرویه به دل خاک سپرده شده و یا در حوالی شهرها (در نزدیکی مناطق روستایی) پراکنده میشوند، که صرف نظر از خطرات بهداشتی و تولید انواع بیماریها، زیانهای اقتصادی کلانی را نیز در بر دارد. طبق محاسبه کلی، هموطنان ما در مناطق مختلف کشور سالانه متحمل هزینهای حدود 8 میلیارد تومان برای جمعآوری و دفع زباله میگردند (اسکافی، 1374، 32).
با توجه به مطالب بیان گردیده و دانستن این نکته که، به مناطق روستایی کشور از لحاظ بهداشتی توجهی نمیگردد اهمیت این پژوهش دوچندان میشود. بهطور کلی، اهمیت جمعآوری، دفع بهداشتی و بازیافت زباله در مناطق روستایی زمانی بر همه روشن خواهد شد که، خطرهای ناشی از آن به خوبی شناخته شوند. زباله نهتنها باعث ایجاد بیماری، گندیدگی و زشتی محیط میگردد، بلکه میتواند با آلوده نمودن خاک، آب و هوا، خسارتهای فراوانی را در چرخه حیات اجتماعی و طبیعی پدید آورد.
طرح مسأله
رشد جمعیت و آگاهیهای علمی از رویه کاهش منابع زمین، مسئولان و کارشناسان را بر آن داشت که در دو دهه اخیر به ویژه از سال 1975، موضوع منابع تولید زباله و دفع آن را از طریق بازیافت مواد زائد جامد را به شکل جدیتر در صدر برنامههای خود قرار دهند. بدبنترتیب، با اطلاع از منابع تولید زباله در مناطق مختلف و دانستن این نکته که در کدام منطقه کدام نوع از زباله بیشتر تولید میشود میتوان به بازیافت زباله کمک شایانی کرد. بنابراین، اصول موازین اقتصادی ایجاب میکند که کاغذ ، کارتن، شیشه، پلاستیک و سایر منابع تولید زباله پیش از عملیات دفن در یک منطقه، شناسایی و تفکیک شوند و دوباره مورد استفاده قرار گیرند (Dtjoelk, 2003, 52).
افزایش جمعیت، مصرفگرایی شدید، افزایش روز افزون میزان تولید زباله، مکانیابیهای نادرست مکانهای دفع زباله، ایجاد بیماریهای گوناگون ناشی از عدم دفع بهداشتی زبالههای روستایی، منابع متعدد تولید زباله در روستاها، آلودگی آبهای زیرزمینی، تخریب محیطزیست و ...از جمله مشکلات ناشی از تولید زباله و عدم مدیریت صحیح آن در مناطق روستایی میباشد. با توجه به مسائل بیان شده در ارتباط با مخاطرات زیست محیطی ناشی از تولید زباله و نحوه دفع آن، اهمیت بهسزایی که این مهم در مناطق روستایی دارد، کم توجهیهایی که به این موضوع در مناطق روستایی میشود و همچنین از لحاظ اقتصادی و هزینههایی که در این ارتباط میشود خود را بر آن دیدیم تا پژوهشی تحت عنوان تحلیلی بر منابع تولید زباله و نحوه دفع آن در مناطق روستایی ایران را ارائه دهیم. هدف از تحقیق حاضر شناخت، بررسی و تحلیل وضعیت منابع تولید زباله در روستاها و همچنین نحوه دفع آن در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستانهای شیراز و زابل میباشد.
ادامه دارد....