چکیده
محور توسعه روستاها بطور سنتی کشاورزی تعریف شده و بر این اساس روستا با فعالیت کشاورزی و دامداری شناخته می شود. اما توسعه کشاورزی متکی بر منابع طبیعی بوده و محدودیت منابع طبیعی در برخی از روستاها، باعث رکود اقتصادی شده و توسعه کشاورزی به توسعه اقتصادی همه روستاهای منتج نشده است. اما امروز توجه به روستا تنها به کشاورزی و دامداری محدود نمی شود روستاها محیط مناسبی برای رشد بخشهای غیرکشاورزی و فعالیت شرکتهای تولیدی و خدماتی است مشروط به آنکه رقابتپذیر بوده و متکی بر منابع می باشد. شرکتهایی که بر یادگیری، تولید و رقابت تاکید میکنند، می تواند این خلا را پر کنند. این موضوع در واقع نوعی حرکت از کسب وکارهای مبتنی بر منابع طبیعی به سمت کسب وکارهای مبتنی بر دانش است. در اکثر کشورهای امریکا ، اروپا و حتی آسیایی همچون چین ، مالزی و .... سیاست توسعه کارآفرینی در حوزه های غیر کشاورزی در روستاها اجرا شده است. با توسعه کارآفرینی و ایجاد شرکتهای کوچک کارآفرین، علاوه بر اشتغال و تولید، روستاییان به کالاها و خدمات مورد نیاز خود دست مییابند و این امر تاثیر زیادی در رشد اقتصادی روستاها و کاهش پدیده مهاجرت به شهرها دارد.
وضعیت جامعه روستایی ایران نشان می دهد که با افزایش سطح سواد ، دانش و مهارتهای علمی و عملی، گرایش به اشتغال در بخش های سنتی اقتصاد کمتر شده و میل و رغبت برای اشتغال در بخش های مدرن و خدماتی بیشتر است. این در حالی است که روستاهای ایران نیز همچون شهرها، مملو از فرصتهای جدید و کشف نشده هستند که کشف و بهره برداری به موقع از این فرصتها و ایجاد کسب و کارهای جدید و رقابت پذیر می تواند مزایای اقتصادی چشمگیری برای روستائیان به همراه آورد.
در این مقاله سعی شده است با بررسی ویژگیهای جامعه روستایی ایران و گرایش های موجود و در حال شکل گیری، زمینه ها و فرصتهای جدید اشتغال احصاء و راهکارهای توسعه و بالفعل شدن آنها با استفاده از توان و نیروی تخصصی جدید پیشنهاد گردد. به عبارت دیگر سوال اصلی تحقیق اینست که با توجه به ویژگیهای جمعیتی روستاهای ایران و تحول اتفاق افتاده در کیفیت نیروها، بویژه با توسعه آموزش عالی، چگونه می توان در کنار مشاغل سنتی، مشاغل جدید و مدرن و رقابت پذیر متناسب با شرایط جدید ایجاد کرد؟ و اصولاً چه مشاغلی و با چه ویژگیهایی امکان توسعه دارند؟ برای تحقق این مشاغل چه شرایطی باید تحقق پیدا کند؟ برای پاسخ به این سوالات با استفاده از روش کتابخانه ای ویژگیهای جمعیتی نقاط روستایی ایران شناخته شده و با بررسی طرحهای ساماندهی فضا و سکونتگاههای روستایی و طرحهای توسعه و عمران ناحیه ای، ظرفیتهای بالقوه توسعه در نمونه هایی از مناطق روستایی استخراج گردیده و در نهایت با توجه به ظرفیتهای فوق و ویژگیهای جدید جمعیتی پیشنهادات ارائه گردیده است.
بر اساس نتایج تحقیق توسعه فرصتهای اشتغال در بخش کشاورزی و دامداری با تغییر ماهیت از سنتی به مدرن و نیز زمینه های جدید شغلی در بخش های صنعتی وخدماتی در سطح روستاها وجود دارد که نیازمند ساماندهی تشکیلاتی، تسهیلاتی و تقویت ساختارهای موجود می باشد.
کلید واژگان: کارآفرینی، فناوری، استراتژی، توسعه ، روستا
کلید
از روزگار قدیم روستاها بعنوان مهد تولیدات کشاورزی شناخته شده است که بخش عمدهای از تأمین نیازهای غذایی اجتماع را برآورده میساختند. روستاها جوامعی، بدون تحرک، ساده ، بی پیرایه و یک دست بوده اند اما با انقلاب صنعتی و به دنبال آن ورود تکنولوژیهای جدید در محیط روستا، شکافهای اقتصادیـ اجتماعی و حتی فرهنگی در محیط روستا و بین روستاها و شهرها شکل گرفت.
با افزایش جمعیت روستایی تولید مواد زاید روستا نیز افزایش مییابد، برقراری سیستم مدیریت، جمعآوری و دفع مواد زاید جامد از جمله مواردی است که برای کاهش تولید زباله، بازیافت آن، جمعآوری و دفع زباله اهمیت اساسی دارد. با توجه به اینکه از 70 میلیون نفر جمعیت سال 1385 بالغ بر 5/31 درصد آن را جمعیت روستایی تشکیل میدهند توجه به مسائل روستا و پسماند و برقراری سیستم مدیریت مواد زاید جامد در روستاها امری ضروری است. و توجه به این نکته حائز اهمیت می باشد که در گذشته روستائیان مواد غذایی را خودشان تولید مینمودند و ظروف آنها اکثراً سفالی و فلزی بود ولی ارتباطات نقاط روستایی با شهرها روند گذشته را به کلی دگرگون نمود بطوریکه رواج مصرف ظروف پلاستیکی، مواد شوینده و آلاینده منابع آب و خاک ،مواد سوختی فسیلی (نفت و گازوئیل) تولید مواد زائد جامد و رهاسازی آنها در محیط روستا اثرات و پیامدهای منفی بر محیط زیست روستا برجای گذارده است.
در این مقاله برای وضعیت زباله و پسماند در مناطق روستایی یزد ابتدا تعداد 23 روستا بعنوان نمونه انتخاب گردیده و روزانه 65 خانوار در هر روستا به مدت یک هفته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سپس با استفاده از جدول Bartlett و همکاران استفاده شده و نتایج استخراج گردید. همچنین در پایان راهکارها و روشهای دفع انواع پسماندهای روستایی بطور جداگانه بیان شده است.
الف) راهبرد رشد مبتنی بر حمایت از فقرا: این راهبرد به فرایند رشد از دیدگاه کاهش فقر و ایجاد رفاه می نگرد. ایجاد در آمد در مرکز توجه این راهبرد قرار دارد. علاوه بر کاهش فقر، به خدمات اجتماعی، شبکه های امنیتی، زنان، توسعه روستایی و ساختار مالیاتی مبتنی بر جانبداری از فقرا توجه می شود. اغلب دولتهای کشورهای در حال توسعه، دستیابی به فناوری اطلاعــات و ارتباطات را به عنوان زمینه ای برای افـزایش رشد اقتصادی قلمداد می کنند. با وجود برخی موارد موفق، باید به این نکته توجه شود که تحقق آنها به خاطر شرایط ویژه ای ( مانند سطح بالای سواد) بوده است.
در یکی از جمهوری های آفریقا، استفاده از اینترنت برای ارائه اطلاعات توریستی موفقیت زیادی به همراه داشته است. همچنین، فروش محصولات روستاییان از طریق اینترنت و درآمد بالای کشاورزان کامرونی در نتیجه به روز شدن اطلاعات مربوط به وضعیت عرضه و تقاضای کاکائو در نتیجه پیگیری این راهبرد بوده است.
ب) راهبرد معیشت پایدار: درایــن رویکرد جنبه های مختلف زندگی در مناطق محروم بررسی و تحلیل می شود. براین اساس به ساختارهای اساسی همچون: کشاورزی، تفاوت در آمد و زیر بناهای مناطق روستایی توجه می شود. از این گذشته، مواردی مانندمحرومیت ناشی از تبعیض، حاشیه نشینی، بیزاری و تحقیر مورد توجه قرار می گیرد. دیگر موارد قابل توجه نیز عبارتند از : آسیب پذیری (درمقـابل شوک خارجی و تنشهای داخلی) و ناامنی(مخاطرات جانی ناشی از وضعیت اجتماعی، جنس یا نژاد). با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات می توان نیاز های فقرا را به نحو موثر تری شناسایی کرد. نکته کلیدی، شناسایی و تعیین آن دسته از نیازهای اطلاعاتی اساسی است که تاثیری معنی دار بر کیفیت زندگی فقرا دارد. استفاده از زبان محلی و ایجاد فرصت باز سازی یا حفظ دانش محلی در این زمینه یک اولویت است.
با انعکاس اولویتهای مربوط به افراد جامعه، پروژه های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتبـــــــاطات از رویکرد های امرار معاش در بر گیرنده تمام افراد جامعه استفاده می کنند. در نپال و هندوستان از طریق برنامه های رادیویی- اینترنتی بدون برقراری تماسهای فردی،توانسته اند اطلاعات ارزشمندی به مردم ارایه کنند.
ج) راهبرد حقوق بشر و توانمندی: دراین رویکرد، توسعه عبارت است از دستیابی فرد به حقوق فردی و اجتماعی خویش. توزیع دوباره قدرت سیــــــاسی و اهداف مربوط به توانمند سازی افراد برای ایجاد تغییرات سیاسی که جنبه ای دراز مدت از کاهش فقر است، از پایداری مطمئن تری برخوردار است. تحقق چنین تغییرات اجتماعی مستلزم دانش و سازمان دهی است.
از این طریق می توان با شفافیت بیشتری منابع لازم را تخصیص داد، فرایند های انتخابی را به انجام رساند و داده ها را شناسایی و تحلیل کرد. همچنین، فرایندمشاوره در سطح وسیعتری از جامعه تحقق می یابد و ایجاد شفافیت، تسهیل در تمرکز زدایی و استفاده از اهرمهای جامعه مدنی مورد توجه قرار می گیرد. از این طریق، افراد در فرایند های تصمیم گیری دخالت می کنند و به تعامل با تصمیم گیران می پردازند. از این گذشته، اطمینان کافی از تساوی جنسی و دسترسی برابر به آموزش از طریق آموزشهای از راه دور حاصل می شود.
در کنیا، گروهی از زنان با استفاده از ویدیو برای ارایه اطلاعات به تصمیم گیران درزمینه نیازهای خود استفاده کرده اند. این تجربه نشان داد که چنین پروژه هایی از طریق مطلع کردن افراد دیگر در زمینه وضعیت کنونی زند گیشان از پویایی بالایی برخوردارند و قادر به توسعه اهداف اولیه خود هستند.
د) راهبرد منابع و توزیع دوباره ثروت: توزیع بهتر سرمایه و مدیریت کارامد منابع باعث افزایش در آمد فقرا و کاهش فقر می شود. هنگامی که شرایط محیطی و موارد اضطراری اقتضا کند و توزیع کار امد کالاها اهمیت یابد، می توان فقرا را مورد ملاحظه بیشتری قرارداد. هدف اساسی استـــفاده از فناوری اطلاعات و ار تباطات در این رویکرد،ایجاد توانمندی اقتصادی است. از این فناوری می توان برای افزایش در آمدهای دولتی از طریق جمع آوری و اداره مالیات و مدیریت کــارامدتر منابع با استفاده از رایانه بهره برد. از طریق رسانه های پیشرفته می توان مردم را از و قایع مطلع کرد و با اطلاع رسانی صحیح ، از نا کارامدی در کنترل اوضاع و مدیریت امداد و کمک رسانی کاست. مدیریت اضطراری به ویژه پس از وقــــوع زلزله در السا لوادور از اهمیت بیشتری برخوردار شد. در حال حاضــر،سایت های اینترنتی بسیار ی برای کمک به مردم از طریق اطلاعات دریافت شده از سازمانهای بین المللی وجود دارد. در شکل شماره یک این راهبردها، جایگاه و فصول مشترک آنها نشان داده شده است.
منبع:ماهنامه علمی اموزشی تدبیر - شماره159 - سال شانزدهم- مرداد 1384